من قوي هستم

ساخت وبلاگ

امروز خوب شروع شد اما خوب پیش نرفت. یه نفر از صبح توی بیمارستان کاری کرد که باز یاد حال یک سال پیش خودم بیفتم، باز دلم برای خودم بسوزه و باز بترسم. بعد یه نفر دیگه اومد و باعث شد ته مونده‌ی آوار هم خراب شه روی سرم. بعد رفتم پیش دوست و خونه‌ی زیباش رو دیدم و حرف زدیم و عکس انداختیم و چای خوردیم و چای خوردیم و عکس انداختیم و حرف زدیم و حرف زدیم و من غمگین‌تر از قبل شدم... کاش فردا که شد حالم بهتر باشه....

من قوي هستم...
ما را در سایت من قوي هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 11554a بازدید : 29 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 17:55